
بـعضي
چيـزا هستند كه خـاص خدا ساختـه شدند، و اگه براي خـدا ازشون
استفاده نشود، فاسد مي شوند و از بين مي روند.
به
عبـارت ديـگه، اگه ايـن اعمـال واسه خدا نبـاشه، شيـطـون، مثل
نخود مي پـره وسط و مـيزنـه بـه نـام خودش! (هركي بود
همينكارو مي كرد، مگه نه؟!)
يـكي
از ايـن اعمال، تـواضـع است. يـك كلمه 5 حرفي كه كلي حرف و
حديث رو با خودش يدك مي كشه...
بهترين
تعبيرات و تعريف ها، در اين زمينه، طبق معمول، مختص ائمه
معصومين (ع) است.
بـدون
فـوت وقـت سـراغ ايشان مي رويم تـا از كـوثـر جامشان سيرابمان
گردانند... توكل به خدا !
خداوند
به حضرت موسي(ع) فرمود: «مي داني چرا از ميان همه
خلايقم،تو را براي سخن گفتن برگزيدم؟»
موسي عرضه داشت كه : چرا پروردگارم؟
خدا پاسخ داد : «من در ميان بندگانم جستجو كردم و خلايقم را
زير و رو كردم و در ميان آنها كسي را متواضع تر و ذليل تر و
شكسته تر از تو در مقابل خويش نيافتم. موساي من! تو به هنگام
نماز، گونة تسليم و ضعف بر خاك عبوديت من مي سايي1».
به حضرت داوود(ع) نيز فرمود: «اي داوود! همچنان كه
نزديكترين بندگان به درگاه خداوند متواضع ترين آنانند، دورترين
مردم به خداوند، كبر فروشانند.2»
اما انواع تواضع...
تواضع دو گونه است. يكي تواضع در قبال خدا و ديگري، تواضع براي
خدا.
تواضع
در قبال خدا، آن است كه بنده شرط بندگي بجا آورد و حقارت و
خفت و ذلت و نيازمندي خود را در مقابل خدا بشناسد و عظمت و
قدرت و عزت واستغناي معشوق بداند و يقين كند كه بارگاه معشوق،
جمال كل، نور كل، قدرت كل، علم كل و مجموعة صفات كاملة حميده
است. و آنچه كه در آن بازار خريدار دارد و بر سر دست مي رود،
عجز و خضوع و خشوع و تواضع و ذلت و نيازمندي است. و اين كلام
خداوند بر باور جانش بنشيند كه :
«آشيان
من در انحناي دلهاي شكسته است.»
راستي،
به نظر شما دلي پيدا مي شه كه در مقابل خدا نشكنه و فرو نريزه
و آتش نگيره؟
پناه
بر خدا از چنين دلي!
اما تواضعي كه براي خداست، فروتني در مقابل اولياء و مؤمنان و
مستضعفان و فرودستان و مسكينان است.
از
امام صادق(ع) نقل شده كه فرمودند: به راستي در
آسمان دو ملكند كه موكل بندگانند؛ هركه براي خدا تواضع كند، او
را بالا برند و هركه تكبر كند، او را به خاك پستي نشانند.4
امام
رضا(ع) نيز فرمودند: تواضع آن است كه بامردم آن كني
كه علاقه مندي با تو كنند. و باز فرمودند: تواضع درجاتي دارد،
از آن جمله : كه مرد، قدر و اندازه خويش بشناسد و كشتي نفس را
در ساحل قلب سليم فرونشاند و... خنجرهاي بدي را با سپر نيكي
هاي خويش بشكند و آتش خشم خود را به آب حلم بنشاند و با گذشت و
نيكوكار باشد كه ﴿ اِنَّ ا... يُحِبُّ المُحسِنينَ ﴾5
«خداوند نيكوكاران را دوست مي دارد.» بُعد ديگري از تواضع هم
هست كه در اين دو مورد نمي گنجد و شايسته سومي هم نيست.
آن تواضع شرك آلوده و باطل است، مثل اين كه كسي ثروتمندي را
بخاطر ثروتش تواضع كند.
﴿ مَن تَواضَعَ غَنياً لِغِناهُ ذَهَبَ ثُلثا دِينِه﴾ كه دو
سوم دين خود را فداي تواضع نابجاي خويش مي گرداند.
پي نوشت ها :
1. اصول كافي
2. اصول كافي
3. نهج البلاغه، خطبه متقين(همام)
4. اصول كافي
5. سوره آل عمران، آيه 134 |